تاریخ انتشار : چهارشنبه 3 خرداد 1396 - 18:23
کد خبر : 17328

انتخاب میان راه و بیراه

انتخاب میان راه و بیراه

آقای رئیس جمهور! تا بار دیگر شما را به پاستور بفرستیم، مردیم و زنده شدیم؛ شب از وحشت آینده نخوابیدیم و روز، تن خسته و اعصاب به هم ریخته و سردرد بی‌امان خود را به خانه کشاندیم؛ غصه خوردیم، بحث کردیم، ناسزا شنیدیم، در گوشه گوشه دورترین شهرها و روستاها، چهره به چهره حرف زدیم و در کوچه پس کوچه‌های دنیای مجازی آنقدر فریاد کشیدیم تا صدایمان پژواک شود.

آقای روحانی! با هر کسی که حرف می‌زنم آنقدر خسته‌ است که دنبال یک هفته مرخصی برای تجدید قوا و تمدد اعصاب است؛ معلم، کارمند بانک، خبرنگار و شاید باور نکنید؛ کارمند شهرداری. در جشن شادی، لب‌ها خندان بود و چشم‌ها بی‌خواب. اهالی توئیتر، شب انتظار برای شمارش آرا را به انتظار پشت اتاق عمل تشبیه ‌کردند، شب خوف و رجا. این داستان ماست؛ داستان مردمی که تشنه صلح و آزادی است.

آقای رئیس جمهور! چقدر حرص خوردیم از اینکه در این ۴ سال گذشته، میزان خرابی‌ها و آسیب‌های به جا مانده از دولت پیش و آواربرداری‌های دولت یازدهم بخوبی گزارش نشد و همه چیز ماند به یادآوری‌های چند دقیقه‌ای در مناظره‌ها و آن هم از زبان خودتان. باور کنید خیلی‌ها هنوز بخوبی خبر ندارند دولت نهم و دهم چه شخمی زده. آنقدر به این پرسش تکراری «روحانی چکار کرده؟» جواب داده‌ایم که حالا در ذهن هر یک از ما بیانیه‌ای طولانی‌ و طوماری بلند بالا ثبت است. چرا بیش از اندازه نجابت می‌کنید و نمی‌گویید. چرا هنوز کسی خبر ندارد شما در سواحل عمان چه کرده‌اید؟ چرا مردم نمی‌دانند عسلویه چگونه در حال بازگشت به روزهای رونق است؟ چرا باید از همه برنامه‌ها و پروژه‌های دولت برای حل معضل سد گتوند که دارد خاک خوزستان را به شوره‌زار تبدیل می‌کند، تنها جمله‌ای از زبان آقای جهانگیری در روزهای تبلیغات ریاست جمهوری شنیده باشیم؟

آقای رئیس جمهور! ما قدر شما را به عنوان تنها پنجره‌ای که به سوی صلح و آزادی بود، دانستیم و وای اگر این پنجره بسته می‌شد. راستی اگر این پنجره بسته می‌شد، چه بلایی سر جامعه مدنی می‌آمد؟ بی‌اعتمادی جامعه به جامعه، و بی‌اعتمادی مردم به مردم، زخمی نیست که با یک گردش سیاسی التیام پیدا کند. ناامیدی متخصصان و کارشناسان و معلمان و تحصیلکردها و کارآفرینان خسارتی نیست که بشود در یک دوره ۴ ساله و ۵ ساله جبران کرد. آقای روحانی شما هم قدر ما را بدانید. قدر مردمی که بعد از اتمام سخنرانی شما در اهواز، اتوبوسی برای بازگشت نداشتند. همان‌هایی که فریاد زدند «ما که هوا نداریم، هنوز هواتو داریم» قدر جوانانی که در شرجی ساری و کولاک اردبیل، تنهای‌تان نگذاشتند. امروز روز مطالبه ما و مسئولیت شماست. همان‌طور که گفتید، این راه را باهم آغاز کرده‌ایم و با هم ادامه خواهیم داد. نگران راه نباشید؛ ما تنگناها را می‌شناسیم و گلوگاه‌ها را بلدیم اما به شما اعتماد داریم که مرد روزهای سخت‌ و دشوارید.

آقای رئیس‌ جمهور! ما به شما رأی دادیم تا بتوانیم منتقد باشیم، بتوانیم کاستی‌ها را گوشزد کنیم و با احساس امنیت سخن بگوییم و بدانیم گوشی برای شنیدن هست و دیگر واژه متخصص و کارشناس، معادل وطن‌فروش نیست. ما در همین روزنامه که روزنامه دولت است، پیش از همه و بیش از گذشته شما را نقد خواهیم کرد. دوباره سراغ فقر و گرسنگی بشاگرد خواهیم رفت، سراغ تشنگی سیرجان، حاشیه‌نشینان اسلامشهر، هوای غبارآلود و نفسگیر اهواز، آلودگی آب‌های ماهشهر، فقر سیستان و بلوچستان، کولبران کردستان و آذربایجان غربی و مطالبات زنان و فرهنگیان.
آقای رئیس‌ جمهوری! هم شما و هم رقیب شما سطح مطالبات جامعه را بالا بردید. شما مطالبه آزادی و حقوق شهروندی و توسعه زیربنایی را و رقیب شما معیشت‌خواهی و مطالبه نان را و حالا پاسخ به هر دو سوی این معادله پیچیده بر عهده شماست. کلمه‌ها در فضای سیاسی تبدیل به گفت و گو می‌شوند و گفت و گوها تبدیل به گفتمان. ما کلمه‌ها را شنیدیم و درباره تک تک آنها گفت و گو کردیم. یک سو غم نان و یک سو هوای آزادی. ما اگرچه آزادی‌ را به نان نفروختیم و در فقیرترین روستاهای سیستان و بلوچستان به نان گفتیم نه، تا مبادا آزادی از دست برود، اما در این هوای آزادی و فرح بخش به فکر نان ما هم باشید. امنیت و صلح و آزادی تا همین جا به دست آمده است، آنچه می‌ماند غم نان است. نباید از صندوق ۴ سال بعد شما نماینده نان، پیروز عرصه رقابت‌ها شود.

آقای رئیس جمهور! ما از پیشرفت‌های سیاسی جناح رقیب خوشحالیم و این را نیز سرمایه‌ای گرانقدر برای پیشبرد جامعه می‌دانیم. شما به زیبایی توصیف کردید که مردم زمان را پیش‌بردند و پیشرفت‌های رقیب نیز در همین پیشبردهای زمان و زمانه چشمگیر است. آنها وقتی در معرض انتخاب مردم قرار گرفتند، به موضوعات محفلی نپرداختند، از حرام بودن هنر و زیبایی نگفتند و از اینکه چگونه می‌شود مردم را با سیلی و لگد به بهشت راند و حال این راه نیز برگشتنی نیست. این انتخاب برای ما تنها انتخاب یک دولت نبود؛ انتخاب راه بود از بی‌راه. انتخابی که در آن گفتمان اقلیت نیز تصحیح شد. آقای رئیس جمهوری با این انتخاب همه ما تغییر کردیم

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.